شد آنچه شد

آرزویت را برآورد میکند ، آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی می گریاند . . .

شد آنچه شد

آرزویت را برآورد میکند ، آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی می گریاند . . .

شد آنچه شد
نویسندگان
۱۸
آبان

این داستان برای کسانی که زیاد از کامپیوتر استفاده میکنند مناسب است                                              اوایل تابستون بود و پیمان هم با نمرات نچندان جالبی ترم دوم دانشگاه رو تموم کرده بود.
آدم تنهایی بود.


بیشتر وقتشو با کامپیوتر و تنهاییاش تو اتاق میگذروند


انزوا و دور از جمع بودنش باعث شده بود که تقریبا هیچ دوست صمیمی نداشته باشه

تک و توک آدم هایی رو پیدا میکرد که باهاشون بتونه بره بیرون ولی خارج شدن از کنج تنهاییاش واسش سخت بود


آدم مسئولیت پذیری نبود,رفتن به دانشگاه رو هم بیشتر بخاطر تعویق خدمتش انتخاب کرده بود و زحمت کار کردن رو هم به خودش نمیداد


به زحمت میشد تو جمع خانواده بیاد و با تنها خواهرش گپ و گفتی بکنه

ساناز,خواهر کوچکترش بود و برعکس پیمان دختر موفقی تو درس و خانواده بود


پدر و مادر پیمان برای هر دوی بچه هاشون هر کاری که از دستشون بر میومد رو میکردن


اصلان پدر پیمان مرد زحمت کشی بود , آدم بی سر و صدایی که هفته ها و روزهاشو سرگرم کار بود و مرجان خانوم هم تمام توجهش رو معطوف بزرگ کردن بچه ها کرده بود


اما تنها نگرانی اصلان و مرجان همین رفتارهای پیمان بود

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

ضرب المثل آن ریشی که گرو می گیرند این نیست



ریشه ضرب المثل های ایرانی,ضرب المثل های معروف ایرانی

داستان ضرب المثل آن ریشی که گرو می گیرند این نیست

 

کاربرد ضرب المثل:

این مثل در مورد افرادی به کار می‏رود که اعتبار و حیثیتی ندارند؛ ولی برای انجام در خواستشان، می‏خواهند ریش گرو بگذارند!

 

مرد سرشناسی نیاز به پول پیدا کرد و برای پول قرض کردن پیش تاجری رفت و چون هیچ گونه ودیعه ای پیدا نداشت که نزد او بگذارد، تاجر به او گفت: ریش گرو بگذار. مرد پس از ناراحتی زیاد شانه به دست گرفت و با احتیاط تمام به شانه زدن ریش پرداخت. تا توانست تاری از آن را به دست آورد و آن را در کاغذ پیچیده و به مرد تاجر داد. 

مردی از این جریان با خبر شد و به طمع گرفتن پول، پیش تاجر رفت و درخواست وام با گرویی ریش کرد. سپس با دست مقداری از ریشش را کند و جلوی تاجر گذاشت.  مرد تاجر پس از شنیدن حرفهای مرد طمع کار، درخواست او را رد کرد و به او گفت:

آن ریشی را که گرو می گذارند این ریش نیست
  • علی مرادیان
۱۷
آبان

شاید آفتاب نخواهد نصف شب طلوع کند



ضرب المثل شاید آفتاب نخواهد نصف شب طلوع کند , ریشه تاریخی ضرب المثل

ضرب المثل شاید آفتاب نخواهد نصف شب طلوع کند

 

یکی بود یکی نبود . در یکی از روزها ملانصرالدین صبح تا عصر به سختی کار کرد. شب که شد، خسته به خانه برگشت . شام خورد و بدون معطلی به رخت خوابش رفت .هنوز خوابش نبرده بود که با خود گفت: خواب برادر مرگ است . با این خستگی زیاد، نکند صبح زود نتوانم از خواب بیدار شوم و نماز صبحم قضا شود. سرش را از زیر لحاف بیرون آورد و به زنش گفت : فردا صبح زود که از خواب بیدار شدی ، مرا هم بیدار کن تا نماز بخوانم .

زن گفت : باشد .

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

ضرب المثل عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد



عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد , ریشه تاریخی ضرب المثل

داستان ضرب المثل عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد 

 

آورده اند که :

مردی پارسا به بازار شهر رفت و گاوی خرید و به سوی خانه اش بازگشت . گاو ، درشت و چالاک بود . برای همین در میان راه ، دزدی هوس کرد که آن را تصاحب کند . لذا سایه به سایه مرد پارسا به راه افتاد . هنوز مدتی نگذشته بود که دزد یک نفر را دید که شانه به شانه او می آید .

 

از این که ناگهان او را دید ، تعجب کرد و پرسید : " تو کی هستی ؟ کنار من چه می کنی ؟ " آن فرد گفت : « من دیو هستم ، خودم را به صورت آدم درآورده ام تا هرجا که شد این مرد پارسا را بکشم . تو برای چه به دنبال این مرد می روی ؟ " دزد گفت : " کار من دزدی و راهزنی است . گاو این مرد ، چشم مرا گرفته ، و تا صاحب آن گاو نشوم ، آرام نمی گیرم ! "

دیو گفت : " پس هر دو با این مرد پارسا کار داریم ؛ ولی یکی برای کشتن او و یکی برای بردن گاو او ! " دزد گفت : " پس هر دو تا رسیدن به آنچه که می خواهیم ، دوست و همراهیم ! "

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

ضرب المثل ملا، خدا بد نده



ضرب المثل ملا، خدا بد نده , ضرب المثل های خنده دار

داستان ضرب المثل ملا، خدا بد نده

 

مورد استفاده:

به افرادی می‌گویند که بیماری خود را بیش از حد بزرگ جلوه می‌دهند.

ملا در مکتب خانه‌ای درس می‌داد و در آن شهر زندگی می‌کرد. وای به حال شاگردی که ملا از او درس می‌پرسید و شاگرد درست جواب نمی‌داد. چوب و فلک وسط کلاس مهیا می‌شد و دانش آموز تنبل به شدیدترین شکل ممکن مورد تنبیه قرار می‌گرفت.

بعضی دانش آموزان از شدت ترس هرچه خوانده بودند با دیدن چنین صحنه‌هایی فراموش می‌کردند. همیشه همه‌ی دانش آموزان سعی می‌کردند به نحوی به دانش آموزی که از او سؤال پرسیده شده کمک کنند تا از تنبیه احتمالی جان سالم به در برد.

 

یک روز که ملا قرار بود درس سختی از دانش آموزان بپرسد، بچه‌ها با هم نقشه‌ای ریختند تا ملا را از پرسش منصرف کنند چون احتمال می‌دادند امروز نیمی از بچه‌ها با چوب و فلک تنبیه شوند.

بچه‌ها تصمیم گرفتند وقتی دیدند ملا به مکتب خانه نزدیک می‌شود، یکی از دانش آموزان زرنگ کلاس به پیشواز او برود و همین کار را هم کردند. آن دانش آموز نزدیک رفت سلام کرد، ملا از این رفتار او خوشش آمد. با لبخند جواب سلام او را داد. دانش آموز پرسید: ملا خدا بد ندهد! حالتون خوب نیست؟ چرا اینقدر رنگتان پریده؟

 

ملا که حالش خوب بود و هیچ کسالتی نداشت گفت: خدا نکنه، دهنت رو ببند. ملا و دانش آموز کمی که جلوتر آمدند یکی دیگر از دانش آموزان طبق نقشه به دیدار ملا آمد. سلام کرد و گفت: ملا جان! خدا بد ندهد. حالتون بد شده؟ رنگتان امروز زرد شده؟ ملا اخم کرد و گفت: چه می‌گویی؟ خودت مریضی؟ من حالم خوب است.

 

ملا به مکتب خانه که رسید قبل از اینکه کفش‌هایش را درآورد یکی از بچه‌ها جلو رفت و گفت: سلام، ملا خدا بد ندهد! امروز حالتون خوش نیست؟ ملا این بار جواب سلام را داد، چیزی نگفت و به سمت جایگاهش در مکتب‌خانه رفت تا سرجایش بنشیند. بچه ها همه با هم سلام کردند. بعد از اینکه ملا با تکان دادن سر جواب همه را داد، یکی دیگر از بچه‌ها گفت: ملا خدا بد ندهد! ناخوش هستید، همزمان یکی دو تای دیگر از بچه‌ها حرف او را تصدیق کردند و گفتند: راست می‌گوید ملا خدا بد ندهد. ملا عصبانی شد و گفت: ساکت! دهنتون را ببندید، کی گفته من مریض هستم؟

 

همه‌ی بچه‌ها سکوت کردند و فکر کردند نقشه‌شان نگرفته کمی که گذشت ملا در اثر تلقینی که بچه‌ها به او کرده بودند کم کم احساس ضعف کرد بلند شد تا حالش از این بدتر نشده از مکتب خانه خارج شود.

بچه‌ها گفتند: ملا چی شده؟ ملا گفت: نمی‌دانم چه شد، احساس ضعف و سرگیجه دارم. می‌خواهم تا حالم بدتر از این نشده به خانه برگردم و هرچه زودتر جوشانده‌ای بخورم تا حالم بهتر بشه.

 

بعد رو کرد به شاگرد زرنگ کلاس که همان شاگردی بود که به پیشوازش رفته بود و گفت: تو امروز به جای من مسئول درس و مشق بچه‌ها هستی. امروز را استراحت می‌کنم تا زودتر حالم بهتر شود و بتوانم فردا خودم به مکتب خانه برگردم. آن وقت از مکتب خانه خارج شد و به خانه رفت. بچه‌ها از اینکه نقشه‌شان گرفته بود در پوست خود نمی‌گنجیدند آنها با این نقشه حداقل برای یک روز از تنبیه با چوب و فلک نجات پیدا کردند. علی مرادیان

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

ضرب المثل حاجی ما هم شریکیم



ریشه ضرب المثل های ایرانی , ضرب المثل های قدیمی

داستان ضرب المثل حاجی ما هم شریکیم 

 

در روزگاران گذشته طولانی ترین سفر مردم سفر حج بود. در یکی از آن روزگاران گروهی از مسافران مکه از صبح تا عصر سوار بر اسب ها و قاطرهایشان بودند و کلی خسته شده بودند. تا اینکه در نزدیکی مقصد در جایی چادر زدند و برای اینکه غذا آماده شود، هر کدام کاری انجام دادند. بالاخره غذا آماده شد و بوی خوش آن همه جا پیچید.

 

همین که آماده خوردن آن شدند گروهی به آن ها نزدیک شدند و گفتند: «حاجی ما هم شریکیم»! آشپزباشی گفت: «ولی این غذا کم است و هر کس چیزی برای درست کردن آن آورده است.»

 

آن ها هم بدون درنگ یک موش داخل دیگ انداختند و گفتند: «ما هم شریکیم چون ما هم گوشت آورده ایم.» با دیدن این صحنه حاجی ها ناراحت شدند و حالشان بد شد و گفتند: «گوشت موش حرام است و اصلا ما غذا نخواستیم.» با دیدن این وضع،آن گروه سواستفاده کردند و غذا را تا ته قابلمه خوردند و گفتند; چون خودمان باعث شدیم غذای شما حرام شود خودمان همه را می خوریم.

 

حاجی ها هم مجبور شدند با نان و پنیر خودشان را سیر کنند. از آن زمان به بعد این ضرب المثل را درباره کسانی که برای رسیدن به خواسته شان، بدون زحمت کشیدن و با حیله گری و فریب سعی می کنند از نتیجه کار و تلاش دیگران بهره برداری کنند، بکار می برند.

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_غار نباتی در 60 کیلومتری شمال غربی شهرستان تفت در حوالی روستای تاریخی و زیبای «ندوشن» از توابع بخش خضرآباد شهرستان صدوق (اشکذر) واقع شده است. در این غار ستون ‌های زیبا و بارگاه‌ های طبیعی ایجاد شده از استالاگمیت و استالاکتیت و همچنین بلورهای گل کلمی در دالان‌های مختلف آن، فضاهای جالب و بدیعی پدید آورده ‌اند.


قندیل های نبات مانند غار نباتی آن را به غاری زیبا در استان یزد تبدیل کرده است.  غار نباتی دارای دو دهانه است بدین نحو که در کنار دهانه اصلی آن که نیازمند یک فرود سه متری است دهانه دیگری به صورت مصنوعی ایجاد گردیده که دیگر نیازی به فرود ندارد.


بعد از ورود به درون غار و پشت سر گذاشتن سراشیبی پیش رو به یک سه راهی می رسیم. مسیر سمت چپ با شیبی تند به چشمه آب قابل شربی در عمق 19 متری غار منتهی می شود. مسیر سمت راست نیز با شیبی به سمت پایین به یک تالار منتهی می شود. مسیر روبه رو مسیر اصلی غار است که با دور زدن یک استلاگمیت به تالار اول غار می رسد.

 

در این تالار دو راه موجود است راه سمت راست حفره هایی است که به دهلیزی که در بالای تالار دوم قرار گرفته منتهی می شود و مسیر سمت راست سوراخ کوچکی است که می بایست به صورت نشسته از آن وارد تالار دوم شد. در این تالار نیز دو راه پیش روی داریم؛ مسیر سمت راست دهلیزی است که در دو طرف خود به دو اتاقک زیبا ختم می شود و مسیر سمت چپ با شیبی تند وارد تالار سوم که آخرین تالار غار است و با قطعه سنگی بزرگ به دو قسمت تقسیم شده است می شود. در این غار نخ کشی ضروری نیست ولی انجام آن اطمینان خاطری برای بازگشت است. در مجموع غار نباتی ندوشن در عین زیبایی غار بزرگ و دشواری نیست.

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

هرگاه صوتی پدید آید، حتماً جسمی در آنجا به حالت ارتعاش درآمده است، جسمی که پیوسته می لرزد و به این سو و آن سو حرکت می کند.

 

پس صدا بر اثر « ارتعاش » اجسام پدید می آید.

 

انتشار موج

سرعت صوت فاصله ای است که یک موج صوتی در مدت زمان یک ثانیه در یک سیال می پیماید. سرعت صوت مشخص می کند که این موج در بازهٔ مشخصی از زمان چه مسافتی را طی می کند. در هوای خشک و در دمای ۲۰ درجه سانتی گراد (۶۸ درجه فارنهایت)، سرعت صوت ۳۴۳٫۲ متر بر ثانیه (۱۱۲۶ فوت بر ثانیه)، ۱۲۳۶ کیلومتر بر ساعت (۷۶۸ مایل بر ساعت) یا به طور تقریبی، یک کیلومتر در سه ثانیه یا تقریباً یک مایل در پنج ثانیه است. در دینامیک سیالات، سرعت صوت در یک سیال (گاز یا مایع)، به عنوان یک ابزار حساب گری نسبی خود سرعت استفاده می شود. سرعت یک شی (فاصله بر زمان) تقسیم بر سرعت صوت در سیال به عنوان عدد ماخ شناخته می شود. اشیایی که با سرعت بیشتر از یک ماخ حرکت می کنند، در سرعت های سوپرسونیک حرکت می کنند.

 

علاوه بر این، صدا باید از درون چیزی گذر کند. پس برای آنکه صدایی را بشنویم باید که آن صدا از منبع تولید خود، از درون چیزی بگذرد تا به گوش ما برسد.

 

به آن چیزی که صدا را حمل می کند واسطه می گوییم. واسطه می تواند هر چیزی مانند آب، هوا، اشیای دیگر و یا حتی زمین باشد. سرخ پوست ها گوش خود را به زمین می چسباندند تا صداهای دوردست را بشنوند.

 

اگر واسطه ای در کار نباشد هرگز صدایی شنیده نخواهد شد. پس اگر شما بتوانید « خلاء ایی » بوجود آورید، یعنی جایی که در آن هوا یا هیچ چیز دیگری نباشد، صدا هرگز نمی تواند از میان آن بگذرد.

 

دلیل این امر آن است که صدا بصورت موج حرکت می کند. اجسام مرتعش سبب می شوند تا ذرات مجاور خود را به ارتعاش درآورند. آنگاه هر ذره ای ارتعاش خود را به ذره مجاور خود نیز انتقال می دهد و بدینگونه است که امواج صوتی پدید می آید.

 

چون واسطه های صوتی گوناگونند، یعنی گاهی چوب، گاهی هوا و گاهی هم ممکن است که آب باشد، از این رو سرعت صوت نیز مختلف می گردد.

بنابراین، وقتی می پرسیم سرعت صوت چقدر است، باید این سوال را نیز بکنیم که صوت از درون چه چیزی می خواهد عبور کند.

 

در گفتگوهای مرسوم روزمره، منظور از سرعت صوت، سرعت موج صوتی در سیالِ هوا است. با این حال، سرعت صوت از یک ماده به مادهٔ دیگر متفاوت است. صوت در مایعات و جامدات نامتخلخل سریع تر از هوا، حرکت می کند. می توان گفت سرعت صوت در آب حدود ۴٫۳ برابر (۱۴۸۴ متر بر ثانیه)، و در آهن تقریباً ۱۵ برابر (۵۱۲۰ متر بر ثانیه) سرعت آن در هوای ۲۰ درجه سانتیگراد است.

 

سرعت صوت در فلزات و جامدات، مایعات، درون محیط هایی که فشردگی هوای آن ها نسبت به محیط آزاد بیشتر است، مناطق سرد و مرطوب و پست تر از دریا، مناطق سرد و مرطوب در کنار دریا، مناطق سرد و مرطوب بالاتر از دریا، مناطق مرطوب بالاتر از دریا نسبت به هوای آزاد در حالت عادی به ترتیب ذکر شده بیشتر است. صوت از محیط هایی که مادی نیستند (در آنجا ماده وجود ندارد) نمی تواند عبور کند.

 

سرعت صوت هنگامی که درجه ی هوا صفر درجه ی سانتی گراد باشد، 330 متر در ثانیه است ( یعنی حدود 1200 کیلومتر در ساعت ). حال هر اندازه حرارت هوا بالاتر برود، سرعت صوت هم بیشتر می شود.

 

سرعت صوت در آب خیلی بیشتر است از آن در هوا.

هنگامی که حرارت آب 5/5 درجه ی سانتیگراد است، صوت با سرعت 1435 متر در ثانیه (یا 5160 کیلومتر در ساعت ) در آن حرکت می کند.

 

در فولاد ، صدا حدود 960، 17 کیلومتر در ساعت، سرعت دارد.

ممکن است تصور کنید که صدای بلند، تندتر از صدای آهسته حرکت می کند، اما اینطور نیست. چه اوج صدا هرگز روی سرعت آن تاثیر ندارد.

 

سرعت صوت تنها بستگی به واسطه ای دارد که صوت از میان آن عبور می کند.

 

اگر می خواهید درباره ی صوت آزمایش جالبی انجام دهید، هنگامی که در آب ایستاده اید دو قطعه سنگ را بهم بزنید. سپس به زیر آب بروید و آن دو قطعه سنگ را دوباره بر هم بکوبید. متعجب می شوید که چگونه صدا در زیر آب بهتر از بیرون آن، به گوش شما می رسد.

 

از این آزمایش به تفاوت واسطه های صوتی پی خواهید برد. شما با این عمل در می یابید که صدای سنگ ها در میان آب بهتر به گوش شما می رسد تا وقتی که بیرون آب بودید و خواستید که صدا از طریق هوا بشنوید.

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

خاطرات ازقول مادر

 


_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

خاطره ی اول
هروقت فرزندم مهدی می خواست به جبهه برود نمی گذاشت که من به بدرقه اش بروم تا اینکه یک دفعه که می خواست برود گفتم: نه مادر جان من می آیم گفت: اگر بیایی ناراحت می شوم . بعداً مادر رزمنده های دیگر به ایشان گفته بودند همه مادرها آمده اند چرا مادر شما نیامده است وقتی به من گفتند : چرا نیامدی گفتم: مهدی گفته شما نیاید چون زنی نمی آید من هم به حرف او کردم وبه بدرقه اش نیامده ام . نمی دانم علت این که می گفت نیا بخاطر چه بود، چون می دید من گریه می کنم ناراحت می شد. 

خاطره ی دوم
وقتی فرزندم مهدی برای اولین بار می خواستند به جبهه بروند گفتند: مامان من می روم اسمم را بنویسم گفتم: مامان جان برو، شما کوچک هستی شما را نمی برند مهدی گفت: چرا می برند گفتم: آخر قدت کوتاه است وسنت کم چگونه می خواهند تو را ببرند بعد رفته بود دور از چشم ما سن شناسنامه اش را زیاد کرده بود و به جبهه رفت. خاطره ی سوم
فرزندم مهدی خاطره ای را این گونه برایما ن نقل می کرد: می گفت: توی سنگر خوابیده بودیم دو عراقی به طرف سنگرها می آمدند که ما را از بین ببرند به خواست خدا مثل اینکه یکی ما را بیدار کرد تا آمدند که بر روی ما اسلحه بکشنند ما چون تفنگ هایمان آماده بود هر دوتایشان راکشتیم با شنیدن این خاطره گفتم مادر جان امام زمان (عج) کمکتان کرده است.الهی همیشه امام زمان (عج) یاورتان باشد.

  • علی مرادیان
۱۷
آبان

_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|___͡͡͡ _▫_͡ ___͡͡π__͡͡ __͡▫__͡͡ _|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

سوسکها سریعترین جانوران ۶ پا می باشند با سرعت یک متردرثانیه

 

جلیقه ضد گلوله ،برف پاک کن شیشه خودرو و پرینتر لیزری همگی اختراعات زنان می باشد

 

خرگوشهاوطوطی هابدون نیازبه چرخاندن سرخودقادرند پشت سرخود را ببینند

 

سگهای شهری بطورمتوسط ۳ سال بیشترازسگهای روستائی عمرمی کنند

 

درامریکاسالانه ۱۵نفربراثرگازگرفتگی توسط سگهاجان خودراازدست می دهند

 

مادروهمسرگراهام بل مخترع تلفن هردوناشنوا بودنداند

 

۱۰ % وزن بدن انسان (بدون آب ) را باکتریها تشکیل می دهند

 

۱۱% جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل می دهند

 

از هر ۱۰ نفر یک نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی می کند

 

۹۸ % وزن آب از اکسیژن تشکیل یافته است

 

یک اسب در طول یک سال ۷ برابر وزن بدن خود غذا مصرف می کند

 

رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمی گردد

 

چیتا قادر است درحد سرعت خود گامهایی به طول ۸ متر بر دارد

 

شمپانزه ها قادرندمقابل آینه چهره خودرا تشخیص دهند اما میمونها نمی توانند

 

روشنائی قرص کامل ماه برابر هلال ماه می باشد

 

یک خرس قادر است با سرعت یک اسب بدود

 

اسب ها قادر ند در حالت ایستاده بخوابند

 

کانگرو ها قادرند ۳ متربه سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند

 

گونه ای از خر گوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری کند

 

دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند

 

سالا نه ۵۰۰ فیلم در امریکا و ۸۰۰ فیلم در هند ساخته می شود

 

تمامی پستانداران به استثایی انسان و میمون کور رنگ هستند

 

تمام قوهای کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس می باشد

 

موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند

 

فیل ها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند

 

جغد ها قادر به حرکت دادن چشمان حود در کاسه چشم نمی باشند

 

۸۰% امواج مایکرو ویو تلفنهای همراه بوسیله سر جذب می شوند

 

قدفضا نوردان هنگامی که درفضا هستند ۵ تا ۷ سانتیمتر بلند ترمیگردد

 

بلژیک تنها کشوری است که فیلمهای غیراخلاقی را سانسورنمی کند

 

موزپرمصرف ترین میوه کشورامریکا است

 

درتمام انسانها ی کره زمین ۹۹۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد

 

قلب انسان بطورمتوسط ۱۰۰ هزارباردرسال میتپد

 

سطح شهر مکزیک سالانه ۲۵ سانتی متر نشست میکند

 

۵۰% جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نکرده اند

 

در هر ۵ ثانیه یک کامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده می شود

 

ظروف پلاستیکی ۵۰هزارسال طول میکشدتادرطبیعت شروع به تجزیه شدن کند

 

موشهای صحرائی سالانه ۱/۳ منابع وذخائرعذائی جهان رانابود می سازند

 

۹۸۵% از ژنهای انسان وشامپانزه یکسان می باشد

 

عمرسنجاقکها تنها ۲۴ ساعت است

 

آدلف هیتلر گیاهخوار بوده است

 

قلب میگو در سر آن است

 

قلب وال ها تنها ۹ بار در دقیقه میتپد

 

لئو ناردو داوینچی مخترع قیچی می باشد

 

پلنگها قادرند تا ارتفاع ۵ متر به بالا بپرند

 

۷۰% فقرای جهان را زنان تشکیل میدهند

 

اختراع پیچ گوشتی بیش از پیچ صورت گرفت

 

اغلب ماره ها دارای ۶ ردیف دندان می باشند

 

۹۰% سم مار ها از پروتئین تشکیل شده است

 

۲/۳ آدم رباییهای جهان در کلمبیا به وقوع می پیوندد

 

۲/۳ اعدامهای جهان در کشور چین بوقوع می پیوندد

 

سرود اصلی کشور یونان منشکل از ۱۵۸ بیت می باشد

 

نور خورشید ۸۵ دقیقه طول میکشد تا به زمین برسد

 

خودرو سازی بزرگترین صنعت در جهان می باشد

 

در هر دو هفته یک زبان در جهان منقرض میگردد

 

عمر تمساح بیش از ۱۰۰ سال استر است

 

تمساح ها قادرندآرواره های خود را با نیرو ی ۱۳۰۰ کیلو گرم ببندند

 

قلب یک جوجه تیغی در حالت عادی ۱۹۰ بار در دقیقه میزند که دوران خواب زمستانی به ۲۰ بار در دقیقه کاهش می یابد

 

مزه سیب ، پیاز و سیب زمینی یکسان می باشد و تنها بواسطه بوی آنهاست که طعم های متفاوتی می یابند

 

یک کوه آتشفشان قادراست ذرات ریزوگردوغباررا تاارتفاع ۵۰کیلومتری به فضای اطراف پرتاب کند

 

مدت زمان گردش سیاره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشید است

 

سم مارهای قهوه ای استرالیا تا حدی مهلک می باشد که ۰۰۲/۰ گرم از سم این مارها میتواند یک انسان را بکشد

 

هرگاه جمعیت کره زمین به ۱۰۰ نفر کاهش یابد ۵۰ % پول جهان در دست ۶ نفر قرار خواهد گرفت

 

یک گاو بطور متوسط سالانه ۲ هزار و ۳۰۰ گالن شیر تولید می کند

 

ون گوگ در طول حیات خود تنها یکی از نقاشهای خود را بفروش رساند

 

گربه های خانگی ۷۰% وقت خود را در خواب سپری میکنند


  • علی مرادیان