بسمه الله الرحمن الرحیم
شهید اکبر عبدالهی در سال 1342 در خانواده ای مستضعف چشم به جهان گشود . دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری و سرانجام راهی مدرسه شد .
اکبر در تمام دوران تحصیل با جدیت تمام به آموختن علم و دانش پرداخت و پس از طی دوران ابتدائی و راهنمائی وارد دبیرستان شد ورود اکبر به دبیرستان مصادف با دوران اوج پیروزی انقلاب اسلامی بود و با شرکت فعال در تظاهرات خیابانی پیام رسان خون شهیدان بخون طپیده هفده شهریور ، ده دی ، و ... بود پس از پیروزی انقلاب با شرکت فعال در انجمن اسلامی دبیرستان شهید مدنی رسالت عظیم الهی خویش را تداوم گر بود . اما هیچکدام از اینها نمی توانست روح بلند پرواز اکبر را که هوای لقای محبوب در سر داشت سیراب سازد روح بزرگی که الگویی برای بچه های دبیرستان و انجمن اسلامی بود اکبر به جبهه ها شتافت . جبهه های خون جبهه های سازندگی انسان و رهائی از تمام وابستگیها و علایق پست دنیوی و او چه عاشقانه به سوی دیار عاشقان الله می رفت رفتن شهید عبدالهی مصادف با آغاز حمله بزرگ رزمندگان اسلام ( بیت المقدس ) بود .
و او که عاشق خدا بود ؛ خدا نیز او را انتخاب نمود و او را به سوی خویش کشید او همچون کبوتری عاشق پر گشود و پرواز جاودانی و ابدی خویش را بسوی معبود آغاز کرد . پرواز از خاک تا خدا پرواز از ظلمت بسوی نور
بسمه رب الشهداء و الصدیقین
شهداء ذخایر عالم باقیند ( حضرت امام )
شهید مهدی مرادیان فرزند برات الله
از شقایق های سرخ فام خطه کویر و دیار مرد پرور بجستان که از ویژگی های برجسته ای برخوردار بود و در چهره اش طلعلع خورشید معنویت موج می زد . او شیفته مکتب متعالی تشیع و حافظ قرآن مجید به عنوان معجزه جاوید رسول مکرم اسلام بود . حضور همیشگی وی در نمازهای جماعت و تواضع و مهربانی اش زبانزد خاص و عام بود . در پرتو مکتب بالنده اسلام خصوصیات راستگویی ، ساده پوشی ، پرهیز از شوخی های زننده را بخوبی آموخته بود . افتادگی در مقابل پدر و مادر به گونه ای که منطبق بر دستورات آیین حیات بخش اسلام باشد از بارزترین صفات حسنه اش بود . امر به معروف و نهی از منکر که در کلیه سکنات وی متجلی بود اثرات مطلوبی در دوستانش داشت .
مقام معظم رهبری : « بسیجی ، آن جایی که جای علم است ، جای تحقیق است ، جای صبر کردن بر مشکلات نوآوری علمی است از جان و ذهن خودش مایه می گذارد »
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله العالی)در در رابطه با ضرورت حضور بسیج در عرصه های مختلف می فرمایند :
«بسیج عبارتت از مجموعه ای که در آن پاکترین انسانها ، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این ملت و برای به کمال رسانیدن و به خوشبختی رسانیدن این کشور جمع شده اند...بسیج یعنی حضور در همه میدانهایی که از انسان در آن میدان یک کاری می طلبند. بسیجیان باید در عرصه هایی که پیشرفت کشور و حفظ نظام و دستاوردهای انقلاب اسلامی در آن است حاضر شوند»
« در دوران جنگ بسیج مال جنگ است، در دوران پشتیبانی مال پشتیبانی، در دوران علم مال تحصیل وتدریس و در دوران سازندگی مال سازندگی است».
- سه ویژگى برجسته مؤمن
لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.
2- پاداش نیکى پنهانى و سزاى افشا کننده بدى
« أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَةً، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ».
پنهان کننده کار نیک [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشکارکننده کار بد سرافکنده است، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است.
3- نظافت
« مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِیاءِ التَّنَظُّفُ ».
از اخلاق پیامبران، نظافت و پاکیزگى است.
4- امین و امیننما
« لَمْ یَخُنْکَ الاَْمینُ وَ لکِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ ».
امین به تو خیانت نکرده [و نمىکند] و لیکن [تو] خائن را امین تصوّر نموده اى.
5- مقام برادر بزرگتر
« أَلاَْخُ الاَْکْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ ».
برادر بزرگتر به منزله پدر است.
«اَیّهَا النّاسُ! إِنّ اللّهَ جَلّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ».
امام حسین (ع) فرمود: «اى مردم! خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند، آنگاه که او را شناختند، پرستش کنند و آنگاه که او را پرستیدند، از پرستش غیر او بى نیاز شوند».
(بحار الانوار، ج ۵ ص ۳۱۲ ح۱ )
«مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الّذِى فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ؟».
امام حسین (ع) فرمود: «پروردگارا! آن که تو را نیافت، چه یافت و آن که تو را یافت، چه از دست داد؟».
(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۲۶ ح۳ )
«عَمِیَتْ عَیْنٌ لاَ تَرَاکَ عَلَیْهَا رَقِیباً».
امام حسین (ع) فرمود: «چشمى که تو را مراقب خویش نبیند، کور است».
(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۲۶ ح۳ )
«إِنّ قَوْماً عَبَدُوا اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ التّجّارِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الاَحْرَارِ وَ هِىَ اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ».
امام حسین (ع) فرمود: «گروهى خدا را از روى میل به بهشت عبادت مىکنند، که این عبادت تجارتکنندگان است و گروهى خدا را از ترس دوزخ مىپرستند و این عبادت بردگان است، و گروهى خدا را به سبب شایستگى مىپرستند، و این عبادت آزادگان است که برترین عبادت است».
(تحف العقول، ص ۲۷۹ ح۴ )
بجستان از شهرهای مقدس زرتشتیان است. وجود محوطهها و آثار باستانی اطراف بجستان و مسجد جامع با اهمیتی که در دوران شاهرخ تیموری ساخته شد دلیل بر اهمیت و اعتبار تاریخی این شهرستان میباشد. احتمالاً قدمت بجستان به دوره هخامنشی میرسد. این شهر در گذشته به عنوان بوزستان، بزستان و بژستان نیز نامیده شده و به اعتقاد برخی از مورخین توسط سام نریمان قهرمان افسانهای ایران ساخته شدهاست. همچنین معتقدند نام بجستان یا بغستان (سرزمین ایزد) خود گویای وجود این است که این آبادی از دوران قبل از زرتشت یا دست کم وابستگی آن به آیینهای قبل از زرتشت است. سرزمین ایزد هم چنان شهری مذهبی است و مردم آن پایبند به دین اسلام هستند. گویا، یاقوت حموی نخستین جغرافیا نویس مسلمانی است که آن را اسم برده و گوید «دهکدهای است» بجستان در دوران تیموریان از اهمیت برخوردار بوده و اعتبار آنجا آنقدر بوده که حاکمان و بزرگان معاصر تیمور قادر بودهاند تیمور را از خرابی آن شهر بازدارند.
یک آرم نمایانگر حجم زیادی از اطلاعات است که در بیان بصری، متراکم و فشرده شده است
«آرم» خودروهای معروف نشانه چیست؟
میگویند
«آرم»های اتومبیلهای جهان با ما حرف میزنند و نشانههایی از فرهنگ بومی
خودشان را به ما گوشزد و وانمود میکنند و به قول طراحان و گرافیستها واژه
لوگو از واژه یونانی (logos) به معنای «زبان» مشتق شده است.